دیدن اینکه عشق سابقم در حال خوش گذرانی است در حالی که من به او فکر میکردم، دردناک بود: چگونه یک خواننده قلب شکسته را به الهام تبدیل کرد
وقتی که ما جای خود را در دنیا از طریق هنر پیدا میکنیم، واقعاً خود را کشف میکنیم. داستان زندگی آلن لین نمونهای از این موضوع است. آلن به عنوان یک فیزیوتراپیست، دارای یک حرفه موفق به حساب میآمد، اما تا سال ۲۰۲۳ بود که به طور رسمی به عنوان یک موسیقیدان debut کرد. سهتایی «تریلژی heartbreak» او، که از یک حس عمیق شخصی از دست دادن الهام گرفته شده، در حال حاضر در صدر جدولهای جهانی قرار دارد. و در تاریخ ۲۱ مارس، او قرار است در Oak در J.W. Marriott در دبی اجرا کند. در گفتوگویی با City Times، لین به تفصیل درباره موسیقیاش و اینکه چگونه آن را تسکیندهنده میداند، صحبت میکند. گزیدههایی ویرایش شده از این مصاحبه:
چه چیزی باعث شد تا اینقدر طول بکشد که به موسیقی بپردازید، در حالی که همیشه عشق اول شما بود؟
در واقع، موسیقی عشق دوم من بود؛ کمیکها و هنر عشق اول من بودند. من مسئولیتها و الزامات زیادی داشتم تا والدینم را راضی کنم؛ فرزندانم را بزرگ کنم؛ به مدرسه تحصیلات تکمیلی بروم تا فیزیوتراپیست شوم و غیره. “هنر هزینه دارد”، به قول معروف، و موسیقی شادی میآورد اما قبضها را پرداخت نمیکند. بعد از اینکه تشخیص سرطان گرفتم، به موسیقی بازگشتم؛ معتقدم که این بخشی از فرآیند بهبودی من بود.
من از ماه مه ۲۰۲۳ به طور جدی از یک ترانهنویس به یک هنرمند اجرایی تبدیل شدم، زمانی که تشویق شدم تا با مالویکا ناندا، نماینده استعداد و تبلیغات، همکاری کنم. من دو تا سه بار در هفته تمرین و تمرین کردم و هر هفته کلاسهای آواز گرفتم.
شما تا سن ۲۰ سالگی ۲۰۰ آهنگ نوشته بودید. موضوعات و ایدههایی که در آن آهنگها بررسی کردید چه بودند؟
بیشتر از ناامیدیهای مربوط به روابط عاشقانه ناشی میشد؛ سردرگمی درباره اینکه چه کارهایی درست است؛ آهنگهای جدایی؛ عشقهای تراژیک و غیره. من همچنین اولین آهنگ دیسکو خود را زمانی که فقط کلارینت مینواختم، نوشتم و معتقدم که این به واقع یک استعداد واقعی بود. وقتی که یاد گرفتم چگونه آکوردها را روی گیتار بنوازم، نوشتن آهنگهایم به اوج رسید. من تئوری موسیقی را یاد گرفتم و «دایره پنجمها» پایهگذار بسیاری از آهنگنویسیهایی بود که انجام دادم.
به عنوان یک فیزیوتراپیست، با استودیوهای انیمیشن پیکسار و استیو جابز کار کردهاید. آیا میتوانید یک خاطره به یاد ماندنی از هر دو را بگویید؟
من واقعاً چندین بار به طور مستقیم با استیو جابز تعامل داشتم و او همیشه صریح و خوشبرخورد بود. هرگز از او ترسیدهام، با وجود تمام داستانهایی که شنیده بودم. او همیشه با من مهربان بود و حتی نصیحتهایی درباره مدیریت اعضای کارکنان به من داد… او به من گفت که باید کارکنانم از من بترسند، اما به عنوان یک فکر اضافی گفت “کمی.”
استودیوهای انیمیشن پیکسار مکان جادویی بودند. تنها استیو جابز بود که دیدگاهی برای ایجاد چنین مکانی داشت که خلاقیت را تشویق میکرد. من تقریباً سه سال به عنوان فیزیوتراپیست داخلی آنها کار کردم در حالی که کسب و کار کلینیک دیگری را نیز اداره میکردم. این تجربه مرا به فرد و کارفرمای بهتری از نظر سخاوت تبدیل کرد و اهمیت داشتن یک محل کار زیبا و خوب نگهداری شده را به من آموخت.
تریلژی «Heartbreak» از نیاز شخصی به تسکین متولد شد. آیا میتوانید کمی بیشتر درباره آن توضیح دهید؟
مدت زمان زیادی از جدایی یک شریک عاشقانهام گذشته بود و این همچنین اولین باری بود که باید با رسانههای اجتماعی در حین جدایی کنار بیایم. دیدن اینکه عشق سابقم بدون من خوش میگذرانید در حالی که من به او فکر میکردم، بدترین نوع درد ممکن بود. برای رهایی از این وضعیت، موسیقی از من بیرون آمد. این تنها چیزی بود که به آرامی مرا از لبه ناامیدی و افسردگی نجات داد.
برخی از اشعار آهنگ «Straight into the Ocean»: “میگویند زمان و فاصله، درد را تسکین میدهد، اما بسیاری از سوالات من هنوز باقی است.” وقتی که قلبتان شکسته است، دوستان سعی میکنند شما را تسلی دهند، اما نکته اصلی این است که اگر هیچگونه اختتامیهای نداشته باشید، همیشه در حال پرسش خواهید ماند و قلبتان زخمخورده باقی میماند. سردرگمی ناشی از جداییام بسیار زیاد بود. سپس یک خط وجود دارد که میگوید: “فقط میخواهم محافظ تو باشم اما حالا فقط یک سایهام.” من احساس رد شدن داشتم، با اینکه هیچ کاری نکرده بودم که باعث شود او به این شکل مرا ترک کند. این جدایی نه خشن بود و نه خشونتآمیز، بلکه بسیار ناگهانی و گیجکننده بود. با این حال، من هنوز میخواستم در کنار او باشم تا او را محافظت و دوست داشته باشم. اما او مرا به یک روح تبدیل کرد.
شما همچنین ناشر کمیک بودهاید. آیا میتوانید ما را از آنچه در این ژانر بررسی کردهاید، آگاه کنید؟
کشیدن و خلق کمیک در واقع اولین خروجی خلاقانه من قبل از موسیقی بود. من روی دیوارها و کفها و همچنین روی کاغذ میکشیدم. والدینم از من حمایت کردند. من از زمانی که در مدرسه بودم کمیک میکشیدم. آنها عمدتاً درباره هیولاها و داستانهای علمی-تخیلی بودند.
به نظر شما، چقدر غم برای سوخت خلاقیت مهم است؟
من به دنبال آن نیستم، اما بیایید واقعیت را بپذیریم، غم در طول عمرتان شما را پیدا خواهد کرد. اما این بهترین سوخت برای من است، همانطور که در این آخرین دوره خلاقیت در خلق کمیک و تولید آهنگهایم مشهود است.
متأسفانه، هرچه رنج بیشتر باشد، هنر بهتر است. من واقعاً معتقدم که این درست است زیرا وقتی در حال رنج هستید، به زیبایی و آرامش بیشتری نیاز دارید و بنابراین، هنری که خلق میکنید این را منعکس میکند.
مزایا و معایب بودن یک چندوجهی چیست؟
این توصیف مهربانانهای از من و سبک زندگیام است! مزیت اصلی این است که هرگز کسل نمیشوید، اما هر کسی که شریک زندگی من باشد باید با اولویتهای همیشه در حال تغییر من کنار بیاید.
دیگر مزایا شامل کار کردن با افراد خلاق شگفتانگیز است که مانند من هستند، خوشحال کردن مردم با خلق کمیک و موسیقیام و بهبود افرادی که از درمان فیزیوتراپی بهرهمند میشوند. بنابراین تقریباً همیشه خوشحال هستید. همه کسانی که در تولید موسیقی و کمیک با من همکاری میکنند، آنچه را که قبلاً انجام دادهام، تقویت میکنند.
برای مشخصتر بودن، نقطه ضعف تنوع زیاد این است که زمان کمی برای استراحت دارید و دائماً با پروژهها و شخصیتهای مختلف مشغول هستید که رابطه اصلی شما در بعضی مواقع به شدت آسیب میبیند. من بسیار خوششانس هستم که کسی در زندگیام دارم که نیازهای من را درک میکند و بسیاری از دوستان واقعیام نیز همینطور هستند.
شما به دبی سفر خواهید کرد به عنوان بخشی از تور آسیاییتان. بیشتر از همه به چه چیزی امیدوارید؟
همیشه این موضوع درباره مردم کشور و واکنش آنها به موسیقیای است که خلق کردهام. همکارم دیو لوپز، گیتاریست شگفتانگیز Flipsyde، به من ملحق خواهد شد تا نسخههای آکوستیک همه آهنگهای ما را اجرا کنیم.
من excited هستم که دبی و معماری شگفتانگیز و جامعه آیندهنگر آن را کشف کنم. ما از یک تور فوقالعاده در هند، مطبوعات و اجرا بازمیگردیم که تجربهای بینظیر بود زیرا توانستیم با پاسخهای مخاطبان بفهمیم که کدام آهنگها را باید بعداً منتشر کنیم.
من منتظر واکنش مخاطبان به اجرای شنیداریمان در Oak Live، Marriott هستم. دیدن چهرهها و به اشتراک گذاشتن قدرت درمانی موسیقی با مردم دبی برایم لذتبخش خواهد بود.