امارات: چگونه موسیقی میتواند به بهبود ذهن و بدن کمک کند، کارشناس توضیح میدهد
موسیقیدرمانی، یک حوزه نوظهور که در سطح جهانی در حال رشد است، دقیقاً همین کار را انجام میدهد. یک متخصص مستقر در دبی توضیح میدهد که چگونه این مداخله قدرتمند در حوزه بهداشت و درمان در حال ایجاد تغییرات مثبتی است و امید و هماهنگی جدیدی را برای بیماران در هر سنی فراهم میآورد.
ساشا مکلئود، متخصص مرکز مداخله زودهنگام دانشگاه جورجتاون، به خلیج تایمز گفت: “موسیقیدرمانی یک استفاده بالینی و مبتنی بر شواهد از مداخله موسیقایی است که برای دستیابی به اهداف فردی در یک رابطه درمانی طراحی شده است.”
او ادامه داد: “این یک روش درمانی سازمانیافته است که شامل ارزیابی، تعیین هدف، درمان و پیشنهادات است و نه یک کارگاه یا اجرا. این روش تحت عنوان مدل طراحی تحولگرا در موسیقیدرمانی عصبی شناخته میشود.” او افزود: “این فرایند توسط یک حرفهای معتبر که یک برنامه موسیقیدرمانی تأیید شده یا مدرک کارشناسی ارشد را تکمیل کرده و بر بیش از یک ساز تسلط دارد، تسهیل میشود.”
مکلئود گفت: “اهداف اصلی موسیقیدرمانی به جمعیت مشتری و نیازهای آنها بستگی دارد. این اهداف ممکن است شامل تقویت عملکرد شناختی و توانبخشی جسمی، همچنین تقویت سلامت روان، مهارتهای ارتباطی و حمایت عاطفی باشد.”
او افزود: “این روش همچنین میتواند در دستیابی به مراحل توسعهای، تنظیم عواطف، مهارتهای اجتماعی و پیوند بین بیمار و خانواده کمک کند.”
ساختار جلسه
مکلئود گفت: “جلسه ممکن است با یک آهنگ خوشآمدگویی آغاز شود تا ارتباط برقرار شود و لحن جلسه تنظیم گردد.” او ادامه داد: “این میتواند با ترکیبی از فعالیتها مانند نواختن ساز، خواندن آهنگهای آشنا و شرکت در تکنیکهای موسیقایی و بداههنوازی دنبال شود.”
یک تمرین آرامشبخش، مانند گوش دادن به موسیقی یا آهنگ آرامشبخش، اغلب در پایان جلسه انجام میشود تا به بیمار کمک کند تا به روال عادی خود بازگردد.
موثر بودن سایر درمانهای پزشکی زمانی افزایش مییابد که موسیقیدرمانی به طور هماهنگ با آنها ترکیب شود. مکلئود گفت: “این میتواند اضطراب و استرس را کاهش دهد و بیماران را برای دریافت سایر درمانها آمادهتر کند.” او افزود: “همگامسازی ریتمیک میتواند حرکت را در طول فیزیوتراپی الهام بخشد و هدایت کند و نتایج را برای بیماران مبتلا به سکته یا ASD بهبود بخشد. موسیقیدرمانی در ابراز احساسات در سلامت روان کمک میکند و به بیماران در شناسایی و ابراز احساسات چالشبرانگیز یاری میرساند.”
او همچنین توضیح داد: “موسیقیدرمانی و خدمات آن در برخی مناطق جهان عنوانی محافظتشده است و لزوماً به عنوان یک درمان مکمل شناخته نمیشود.”
او تأکید کرد: “موسیقیدرمانی نباید به عنوان یک درمان مکمل در کنار درمانهای صوتی، ریکی، ماساژ، هیپنوتراپی، آروماتراپی و غیره دیده شود.”
مکلئود افزود: “موسیقیدرمانی فراتر از جلسات مکمل است. این روش با زندگی فرد، هم در داخل و هم خارج از فضای بالینی، به سوی یک هدف بالینی ادغام میشود. موسیقیدرمانی یک حرفه بهداشت چندرشتهای است، به این معنی که با سایر مداخلات بهداشتی یا پزشکی همکاری میکند.”
مزایای موسیقیدرمانی
موسیقیدرمانی برای شرایط مختلف اثربخشی خاصی نشان داده است. مکلئود گفت که این روش برای اختلال طیف اوتیسم (ASD)، اختلال نقص توجه و بیشفعالی (ADHD)، اضطراب و افسردگی، تروما و PTSD، ناتوانیهای توسعهای، اختلالات عصبی مانند سکته و بیماری پارکینسون، درد مزمن و مراقبتهای پیش و پس از جراحی مؤثر است.
بیمارانی که موسیقیدرمانی دریافت میکنند، از طیف وسیعی از درمانها بهرهمند میشوند. مکلئود گفت: “بداههنوازی شامل خلق موسیقی خودجوش برای ابراز احساسات و ایدهها است، در حالی که شنیداری پذیرش به بیماران اجازه میدهد تا به موسیقی زنده یا ضبطشده گوش دهند و واکنشهای عاطفی یا شناختی خود را مورد بحث قرار دهند.” او همچنین به تکنیکهای محبوب دیگری مانند تحلیل متن آهنگ، نواختن ساز، حرکت به موسیقی، آهنگسازی و آواز درمانی اشاره کرد.
شخصیسازی جلسات برای برآورده کردن نیازهای هر بیمار برای موفقیت موسیقیدرمانی ضروری است. مکلئود گفت: “این شامل ارزیابی نیازها، ترجیحات و اهداف درمانی فرد است.” او افزود: “برای اطمینان از اینکه درمانها جذاب و مؤثر هستند، عواملی مانند سن بیمار، مرحله توسعه، سلامت، پیشینه موسیقایی و علایق شخصی در نظر گرفته میشود.”